سلام

دوستان عزیز می خواهم این وبلاگ و کتابش راه اندازی کنم که بتوانم مشکلات جامعه را تنهایی یا با وجود شما دوستان عزیز حل کنیم.

در این وبلاگ و کتاب می خواهم در مورد این موضوع ها بنویسم و در موردش بحث کنیم و نظر بدهیم تا بتوانیم یک جامعه خوبی بدست بیاوریم.

موضوعات این موبلاگ عبارتند از:

عالم قبر

حجاب

شهدا

زندگی

وظایف مرد در مقابل خانومش

سختی و گرفتاری

مشکلات جامعه 1) مخصوص پدر و مادرها 2) مخصوص نوجوان 3)مخصوص جوانان 4) مخصوص بی کارها

هر کس می تواند در این وبلاگ قشنگ و زیبا و با مطالب مفید همکاری کند یا مطلب بدهد کافی است مطالبش به ایمیل ارسال کند تا با نام خودش در وبلاگ گذاشته شود  ایمیل : amirhossine34@yahoo.com

کسانی که عضو وبلاگ بشون می توانم در آموزش حفظ قرآن و نهج البلاغه و مشاوره درسی و کنکوری به صورت رایگان استفاده کند

شرمنده به دوستان گرامی ام

این سایت تا اول تیر 1392 مطلب جدیدی گذاشته نمیشه.

سلام

به همه ی  دوستان گلم

می خواهم در مورد بحث وظایف مرد در مقابل خانوم نوشته ای بزارم

چرا ما مرد ها فرض کردیم که خانوم ها به دنیا امدن فقط نیاز مان بر طرف کند یا کارهای مان را انجام بدهن یا برن سرکار پول در بیارن و با هم خرج کردنیم و حق ندارن از پولی که در آوردند استفاده کند کجای دین گفته که زن باید انقدر مطیع شوهرش باشه یا بعضی از مرد که بیشتر جامعه تشکیل میدهن اعتقاد دارن که زن ها کلفت هستن

به خدا این طوری نیست اگه هست در ایه یا حدیث جایی امده با ذکر ایه یا حدیث بگویید

چرا ما مردها انقدر ظالم هستیم

چرا ما مردها ستم می کنیم

چرا ما مردها فقط می خواهیم حرف خودمان بشه و حرف طرف مقابل خودمان گوش نمی کنیم یا اهمیت نمیدهیم

فقط ما مرد ها انسان هستیم و حق زندگی و شادی کردن داریم

این واقعا انصاف است که این طوری باشیم و بعد بگیم که زن ها مقصر هستن

وجدان مان کجا رفته یا شاید مردها وجدان ندارن

به نظر من همان طور که مردها حق زندگی دارن 100 برابر زن ها حق زندگی و شادی دارن

انها امدن ما را به درست کند نه کار دیگه ای انجام بدهن

در تاریخ داریم بدون نیاز ازدواج یک دختر که حضرت مریم مقدس (س) است بدون ازدواج کردن مادر شدن یعنی احتیاجی به ما ندارن

و کجای تاریخی امد که یک پسر بدون ازدواج کردن پدر بشه

اگه ما مردها خوب بودیم و خدا میدانست ما خوب هستیم بهشت زیر پای پدرها میگذاشت نه زیر پای مادر بذارد

چرا هرچی که خوبی و بهتر از همه چیز در وجود زن پیدا میشه در مرد فقط بدیش پیدا میشه

به نظر من اگه زن در دنیا نباشه دنیا جهنم میشه ولی اگر باشه ان دنیا بهشت میشه

ولی اگه مرد در دنیا باشه دنیا جهنم میشه ولی اگه اگر نباشه دنیا بهشت میشه

واقعا یکم فکر کنید که چرا ما مردها می خواهیم تمام حق ها را به خودمان بدهیم و طرف مقابلمان هیچ حقی ندارن چرا چرا چرا؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

حجاب واسه من دختر مثل محافظی میمونه گناه نکنیم نیم به نامحرم نگا نکنیم وقتی نماز میخونم احساس سبکی میکنم هروقت دلم میگیره و تنها میشم دوست دارم با خدا راز ونیاز کنم چون میدونم درد و دل منو بجز خودش کسی نمیفهمه و همه جا کمکم میکنه من تا حالا هرچیزی از خدا خواستم بهم داده حتی چیزی که حتی بهش امید نبود اما خدابهم داد بهترینشو داد امیدوارم واسش بنده خوبی باشم

نویسنده : ساحل خانوم

دلــــــــم

هـــــــــوای کسی را کـــــــــرده است

کـــ ه هــــــــوایش

شبیــــ ه هیـــــــچ کس نیست..

اَللّـهُمَّ اغْفِرْ لِی الذُّنُوبَ الَّتی تُنْزِلُ الْبَلاءَ

بار خدایا! بیامرز برای من آن گناهانی را که بلا را نازل می کنند
و باز هم تکرار... گناه و خطا از من و بخشش و رحمت از تو...
♥•٠·
اَللّهُمَّ اغْفِرْ لِی الذُّنُوبَ الَّتی تُغَیِّـرُ النِّعَمَ

آخه حیفم میاد به این یکی بگم گوسفند!

والله بیش تر از یه گوسفند میدونه!:))

ایستگاه ختم صلوات روزانه...کلیک کنید

این طرح به نیت تعجیل در فرج

حضرت ولی عصر ( عجل الله تعالی فرجه الشریف )

و همچنین به نیت نابودی دشمنان و هتاکان حضرات معصومین و برآورده شدن همه حاجات و ...

برگزارمی گردد .

برای شرکت در این طرح تعداد صلوات هایی که امروز ختم میکنید

را به 1 طریق زیر برای ما ارسال نمایید .

1 _ تعداد صلوات مورد نظر خود را در قسمت نظرات

همین پست برای ما ارسال نمایید .

هر روز تعداد صلوات های ذکر شده برای عموم کاربران

به نمایش گذاشته خواهد شد .

حتی المقدور تعداد صلوات ها رو ظرف مدت یک هفته ختم بفرمائید

صلوات ها را به صورت کامل و با عجل فرجهم ذکر نمایید

صلوات ها تا این لحظه : 30

سر قبر نشسته بودم …

باران می آمد. روی سنگ قبر نوشته بود: شهید مصطفی احمدی روشن ….
از خواب پریدم.
مصطفی ازم خواستگاری کرده بود، ولی هنوز عقد نکرده بودیم.
بعد از ازدواج خوابم را برایش تعریف کردم.
زد به خنده و شوخی گفت : بادمجون بم آفت نداره…
ولی یه بار خیلی جدی ازش پرسیدم که :کی شهید می شی مصطفی؟ مکث نکرد، گفت : سی-سالگی …
باران می بارید شبی که خاکش می کردیم…